loading...

آئین مستان

متن اشعار میلاد حضرت عباس,میلاد حضرت عباس,اشعار میلاد حضرت عباس,شعر میلاد حضرت عباس,متن اشعار میلاد,متن اشعار ولادت حضرت عباس,حضرت عباس,ولادت حضرت عباس,اشعار ولادت حضرت عباس,شعر ولادت حضرت عباس,متن اش

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2235 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1747 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1293 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6711 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3820 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4372 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1087 زمان : نظرات (0)

 

روی دستای آسمون خنده ی ماه و ببین

امید همه ی نا امیدا رو ببین رو دامن ام البنین

علم می زنه بوسه به دستات

حرم می زنه بوسه  به چشمات

کرم می زنه بوسه به لبهات

امیری مدد آقام اباالفضل

مثه سیبی که خدا دو نیمه کرده از میون

صورت طفلُ نگاه با صورت اربابمون

ترانه ی زمین و آسمون

اینه به قدمای آقامون

علم می زنه بوسه به دستات

حرم می زنه بوسه  به چشمات

کرم می زنه بوسه به لبهات

امیری مدد آقام اباالفضل

سراسرش معجزه است جلوه پا تا سرش

می گیره آسمونو  زیر بال و پرش

با یه نگاه خوا هرش

کشتی عشق حسین به سمت  ساحل اومده

پسر شیر خدا ابو الفضائل اومده

دلدار این همه دل اومده

شبیه ماه کامل اومده

نسب داره از نسب حیدر

لقب داره از صاحب کوثر

ادب داره از ادب مادر

امیری مدد آقام ابا الفضل

ممنونم از فاطمه برای این سر نوشت

اون که آب و گلم  و با گل تو سرشت

زند گیمو کرده بهشت

از روزی که خواستمت این شده قانون دلم

تو شدی ماه شب بی سر و سامون دلم

برای تو پریشونه  دلم

پای عاشقی می مونه دلم

صدا می کنی بی نشونا رو

جدا می کنی پریشونا رو

دعا می کنی آسمونا رو

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 6033 زمان : نظرات (0)

 

پا به پای ستاره ها می رسم به دری که وا شد

سومین شب عاشقی نوبت خود کربلا شد

می گن که خدا به ارباب یه پسر داده مثل مهتاب

که رفته از شرم چشماش زیر چادر ابرا آفتاب

حسین می گه با صوت جلی

علی امام لم یزلی

اگه خدا بده هر چی پسر به من

اسمشو نو می ذارم فقط علی

نوح، روح، نور، شوق، شور، صفا،  طور

اسد الله الغالب علی ابن ابیطا لب

آب و آیینه می رسند ابروی عبادت اومد

پرده دار دل حسین شرح شور شهادت اومد

لب نو رسیده امشب

شده از بو سه ها لبا لب

باباش می گه رفته چشماش

به چشای عباس و زینب

اومد از حقیقت ازلی

هنوز لب نگشوده ولی

می خونه میون گهواره هر نفس با صدای نفساش فقط علی

جود كرم لوح قلم حرم نفس كعبه قبله حیا وفا صفا

اسد الله الغالب علی ابن ابیطا لب

عاشقم به حقیقت

عاشقی به روایتت

اسمون مدینه شد

کربلای زیارتت

خدا دلمو جلا داد

روحم از قفس شد آزاد

سه شب شدم بعد ارباب

مهمون اباالفضل و سجاد

چه سفره کاملی بود

چه شکوه پر حاصلی بود

این سه شب هر چی شنیدم

خلا صه همشون علی بود

عاشقی رو هدف گرفتم

از در تو شرف گرفتم

دلم میگه عیدی امشب

یه زیارت نجف گرفتم

تو همه خیر العملی

توی دلبرا بی مثلی

امشب اگه گره ی منو وا کنی

تا سپیده می خونم فقط علی

شرف هدف نجف منا صفا

اسد الله الغالب علی ابن ابیطا لب

وقتی كه تو دلامون

جون می گیره آسمون

چشما مون بارونی میشه

دل می ذاره با جنون

سر به کوه و بیا بون

می مونه برا همیشه

هر کس خدا رو داره

قلبش خونه ی یاره

حاجت عاشقا

برات کربلا

میون دستای علمداره

همدم بی کسی مون

یار دلواپسی مون

ذکر یا ابوفاضله

بنده خوب خداست

آخرش با شهداست

هر کسی با ابو فاضله

برده دل و گل یاس

سمت رایة العباس

شمیم فاطمه

نسیم علقمه

کنار دریای علمداره

حاجت عاشقا

برات کربلا

میون دستای علمداره

جان نثار علی

ذوالفقار علی

مثل سایه با حسن

دلبردلاوره

ساقی نام اوره

مثل لشکر یه تنه

مشکش سبوی عشقه

اشکش وضوی عشقه

ترانه ی وفا

طراوت دعا

تو شب چشمای علمداره

حاجت عاشقا

برات کربلا

میون دستای علمداره

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 442 زمان : نظرات (0)

 

درهم است ابروش یا تیغ دو دم برداشته

بس که چشمش وا شده ابروش خم برداشته

از عرب چشمان نافذ را به تذهیب مژه

این کمان آرشی را از عجم برداشته

این صدا اصلاً صدای گریه ی یک طفل نیست

در حسینیه کسی انگار دم برداشته

من که باور می کنم این طفل وقت بازیش

ماه را از آسمان ها دست کم برداشته

من که باور می کنم این طفل از روز نخست

گفته یا مولا و در خانه قدم بر داشته

پرده های اشک در چشمان بی تاب علی

پرده ها از راز دستان قلم برداشته

دست از قنداق وا می کرده یعنی یا حسین

از همین امشب ابالفضلت علم بر داشته

تا حسین بن علی برداشته قنداقه اش

نعره ی «آقا فدایت می شوم» برداشته

از همین امشب به یاد سوز لب های حسین

مشک چشمان ابالفضلیش نم برداشته

تازه امشب هر کسی کرب و بلا را خواسته

از سر خوان ابالفضلیش کم بر داشته

این یل بی دست وقت نوکری در کربلا

دست بر سینه شدن را از حرم برداشته

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 428 زمان : نظرات (0)

 

عشق تکرار آدم و حواست

سیب ممنوعه ی بهشت خداست

عشق یک واژه جدیدی نیست

سرنوشت قدیمی دنیاست

مثل یک ماه اول ماه است

گاه پیدا و گاه نا پیداست

نسل ما نسل عاشق اند اصلاً

عاشقی شغل خانواده ی ماست

عشق مشق شب بزرگان است

مثل سجاده ای که رو به خداست

مشق این روزگار اباالفضل است

صد و سی و سه بار اباالفضل است

آسمان جلوه ای اگر دارد

از نماز شب قمر دارد

شب میلاد تو همه دیدند

نخل ام البنین ثمر دارد

آمدی و حسین قادر نیست

از نگاه تو چشم بر دارد

کوری چشم ابتران حسود

چقدر فاطمه پسر دارد

ای رشید علی نظر نخوری

شهر چشمان خیره سر دارد

باب حاجات، کعبه ی خیرات

بر تو و قد و قامتت صلوات

ای نسیم پر از بهار علی

ماه در گردش مدار علی

چقدر مشکل است تشخیصت

تا که تو می رسی کنار علی

با تو یک رنگ دیگری دارد

شجره نامه ی تبار علی

دومین حیدر ابوطالب

صاحب غیرت و وقار علی

به شما می رسد ذخیره ی طف

همه ی ارث ذوالفقار علی

ای علمدار و سر پناه حسین

حضرت حمزه ی سپاه حسین

خشکسال قدیم دنیا من

جستجوهای پشت دریا من

تو بر این خاک ها بکش دستی

اگر این خاک زر نشد با من

سر سال است مرد مسکینم

مکش از دست خالیم دامن

چقدر فاصله است ای دریا

از مقام ظهور تو تا من

تو بزرگ قبیله ی آبی

تو غدیری، فراتی اما من

خشکسالم، کویر بی آبم

روزگاری است تشنه میخوابم

کمرت جایگاه شمشیر است

لب تو جایگاه تکبیر است

سر ما را بزن همین امروز

صبح فردا برای ما دیر است

هیچ کس رو به روت نیست مگر

آن کسی که ز جان خود سیر است

سیزده ساله حیدری کردی

پسر شیر بیشه هم شیر است

گیرم افتاده است روی زمین

دست تو باز هم علمگیر است

پسر شاه لافتی عباس

ای جوانی مرتضی عباس

از نگاه کبوتری وارم

به مقام تو غبطه می بارم

سر من را اگر بگیری باز

به دو ابروی تو بدهکارم

ارمنی هم اگر حساب کنی

دست از تو بر نمی دارم

بده آن مشک پاره ی خود را

تا برای خودم نگهدارم

بی سبب نیست گریه ی چشمم

حسرت صبح علقمه دارم

با تمامی شور و احساسم

آرزومند کف العباسم

زلف ما را ز مشک وا نکیند

لب ما را از آن جدا نکنید

پای ما را به جان خالی مشک

در حریم فرات وا نکنید

دست بر زیرتان نمی آرد

آب ها این همه دعا نکنید

تیرها روی این تن زخمی

خودتان را به زور جا نکنید

تازه طفل رباب خوابیده

جان آقا سر و صدا نکنید

تا که از مشک پاره آب چکید

رنگ از چهره ی رباب پرید

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 410 زمان : نظرات (0)

 

باز انگار جهان حادثه در سر دارد

شهر یثرب سبدی یاسِ معطر دارد

جبرئیل است که تکبیر مکرر دارد

کودکی آمده که هیبت حیدر دارد

چه جمالی چه کمالی چه قد وبالایی

ماه مجنون و تو لیلا تر از لیلایی

وصف اوصاف تو از عقل فراتر باشد

چون که مدح تو فقط کار برادر باشد

عاشق آن است که آیینه دلبر باشد

یعنی عباس خودش یک تنه حیدر باشد

تیر ما گر بخورد کنج هدف خوب تر است

کربلایی شدن از راه نجف خوب تر است

آمدی با دل دریا که تو دریا باشی

آمدی نور دل حضرت مولا باشی

میر و سردار و پناه دل آقا باشی

تا که بر تشنه لبان حضرت سقا باشی

یاد دادی به همه شیوه ی جانبازی را

از تو آموخته ام غیرت و سربازی را

راهی علقمه سقا شده ماشاالله

دشت در دشت چه غوغا شده ماشاالله

جنگ خیبر شده٬ مولا شده٬ ماشاالله

بیش از پیش چه زیبا شده ماشاالله

تیغ می راند و تکبیر اباعبدالله

ذکر لاحول ولا قوة الا باالله

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 472 زمان : نظرات (0)

 

امشب است آن شب كه شادى بر در دربار عشق

حلقه مى كوبد كه عقل آمد پى دیدار عشق

ساقیا لبریز كن امشب ز مى پیمانه را

تا به مستى پرده بردارم من از اسرار عشق

سینه زنها سینه چاكان سینه سرخان را بگو

دست افشانى كنید آمد سپهسالار عشق

تا كه سازد پرچم خودكامگى را سرنگون

زد قدم در ملك عالم میرو پرچمدار عشق

نقطه پرگار هستى گر حسین بن على است

آمد از ره پاسدار نقطه پرگار عشق

تا دهد سرمشق جانبازى به جانبازى ما

آمد آن جانباز قطعه قطعه پیكار عشق

آنكه با تیغ كجش شد قامت اسلام راست

آمد از ره تا ببوسد سنگر ایثار عشق

تشنه لب رفت و برون شد تشنه و لب تشنه كرد

جان شیرین را نثار مقدم دلدار عشق

بر سر پیمان نشست و با عدو پیمان نبست

داد سر با سرفرازى تا كه شد سردار عشق

دست داد و دست از فرزند زهرا بر نداشت

كز مقام و مرتبت شد جعفر طیار عشق

چشم داد و چشم بر خوان ستمكاران ندوخت

تا كه شد سیراب از سر چشمه سر شار عشق

میشود مستور زیر ابر تا روز معاد

ماه بیند روى ماهش تا كه نگردد خار عشق

از على باید چنین فرزند تا روز مصاف

همچو گل پرپر شود تا كه نگردد خار عشق

شیر حق را شرزه شیرى داد حق ، كز هیبتش

روبهان را مى كند در دهر تار و مار عشق

اى بنازم بر چنین ازاد مردى كز شرف

گوى سبقت برده در ایثار با اقرار عشق

آفرین بر همت مردانه اش كز یك نگه

چون على وا مى كند صدها گره از كار عشق

رحمت حق باد بر شیر تو اى ام البنین

این چنین شیرى نمودى هدیه بر دادار عشق

تا كه او باب الحوائج هست دست حاجتى

شاعر ژولیده را نبود بر اغیار عشق

 

تعداد صفحات : 5

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 116
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 359
  • آی پی دیروز : 676
  • بازدید امروز : 855
  • باردید دیروز : 4,533
  • گوگل امروز : 8
  • گوگل دیروز : 43
  • بازدید هفته : 5,388
  • بازدید ماه : 5,388
  • بازدید سال : 1,320,421
  • بازدید کلی : 19,826,249